با پشتیبانی Blogger.

دنبال کننده ها

۱۳۹۰ تیر ۵, یکشنبه

اکنون دیگر رسمی است و ادعای رهبران رژیم جمهوری اسلامی مبنی بر صُدور آنچه که "انقلاب" می خوانند، در سطح بین المللی تایید شده است. اتحادیه اُروپا در ادامه ی تحریمهای خود علیه حاکمان سوریه، سه مقام بُلندپایه نظامی یک دولت خارجی یعنی، جمهوری اسلامی را نیز به اتهام مُشارکت در سرکوب خشونت بار شهروندان سوری، مشمول اقدامات تنبیهی خویش ساخته است.
اقدام مزبور، تناقُض حل ناپذیری که رژیم مُلاها پس از خیزش موج جُنبشهای دموکراتیک در شُمال آفریقا و خاورمیانه بدان دُچار گردیده را به گونه حساسی پیچیده تر می کند. حاکمان ایران همزمان با آنکه به شدت مایلند از تحوُلات کشورهای این حوزه به سود خویش بهره برداری کنند، از سوی دیگر با تمام توان کوشش می کنند مانع سرایت یا نُفوذ تاثیرات آن در قلمرو خود شوند.

در همین حال، نگرانی دیگر رژیم ولایت فقیه که به آماج و دامنه تغییرات در جُغرافیای سیاسی منطقه مربوط می شود، چندان بی پایه نیست. از تونس، مصر یا مراکش چنین نمی نماید که در آینده نزدیک برای "رهبر مُسلمان جهان" کارت دعوت فرستاده شود و در یمن و بحرین تنها خواسته از "خلیفه" خیابان پاستور این است که همانجا بماند و به خود سرگرم باشد.
با این حال، اگر چه سمتگیری "بهار عربی" به سوی اُفق دموکراسی سیاسی، ارزشهای عُرفی و مُناسبات اجتماعی مُبتنی بر حُقوق شهروندی، به گونه ناگُزیر بساط ولایت فقیهی در تهران را مُنزوی و به بیرون از این فصلنامه تاریخی رانده است، اما این هنوز به معنای آن نیست که "آقا" و شُرکا هیچ جایگاهی در تحولات مزبور نداشته باشند.
نه فقط مُعترضان سوری که از همان نخُستین روزهای آغاز خیزش خود عکسهای رهبر جمهوری اسلامی را به آتش کشیدند، بلکه در پهنه بین المللی نیز به صورت فزاینده ای نقش آفرینی رژیم مُلاها در یکی از کانونهای خیزش دموکراتیک، کشور سوریه به رسمیت شناخته می شود. شوربختی جمهوری اسلامی اما اینجاست که نه تنها قادر نیست از این شناسایی نا مُنتظره امتیازی به جیب بریزد، بلکه ناچار است تقریبا به طور روزانه هر گونه دخالت خود در "بیداری اسلامی" در سوریه را تکذیب کند.
اتحادیه اُروپا با گُذاشتن پایوران رژیم جمهوری اسلامی در کنار مقامهای دولت سوریه در لیست تحریمهای خود، شُهرت رُسوایی آوری که رژیم آقای خامنه ای با وجود لاف و گزاف فراوان از آن فرار می کند و نیز هزینه ی بند بازی ناشیانه و نارسیستی "مقام عُظمی" را به دو چندان افزایش داده است.
صحنه های جنگ وحشیانه آقا زاده اسد علیه مردُم شهرها و روستاهای سوریه یا تصاویر هزاران شهروند آواره سوری در مرزهای تُرکیه و لُبنان، چه در منطقه و چه در هر نُقطه دیگری از جهان که دریافت و مُشاهده شود، جای تردیدی پیرامون این حقیقت که رژیم جمهوری اسلامی مُتحد چه کسی است و از کُدام مُناسبات پُشتیبانی می کند، به جا نمی گذارد.
اولین بار، این جُنبش اجتماعی ایران، یک اُلگوی بهار مردُمی بود که بر تنها جایگاه تصور پذیر برای رژیم ولایت فقیه در دگرگونیهای سراسری منطقه انگُشت نهاد؛ آنگاه که در ۲۵ بهمن ۸۹ پیام داد: "مُبارک، بن علی – نوبت سید علی"!