۱۳۹۰ دی ۲, جمعه
در رابطه با مصاحبه راديو فردا با مادر يکي از ساکنين شهر اشرف
مدير محترم راديو فردا
با احترام اينجانب بعنوان يکي رنداني سابق رژيم حاکم بر ايران با شما سخن مي گويم. بنده از سال 1374 بمدت 6/5 سال در شکنجه هاي امن وزارت اطلاعات تا زندان اوين و ديگر زندانهاي رژيم بسر بردم. بارها توسط معاون وقت وزارت اطلاعات سعيد امامي و معاونش محمد سيد علا با اسم مستعار حاج رضا تحت فشار قرار گرفتم تا در مصاحبه هاي تلويزيوني مطالبي کاملا کذب را عليه مجاهدين و رهبري آن بر زبان آورم. آنها مشخصا از من درخواست داشتند که کتابي از شرح خاطرات خود درباره فعاليتهاي سياسي و همکاري خود با سازمان مجاهدين خلق ايران به رشته تحرير در آورده و در آن مطالب کذبي را به رهبري مجاهدين و مشخصا آقاي مسعود رجوي نسبت دهم. جتي يکبار براي انجام مصاحبه راديويي توسط يکي از ماموران وزارت اطلاعات بنام محرمي به مخل صداي و سيماي جمهوري اسلامي برده شدم. امتناع بنده از تحقق بخشيدن به خواسته هاي نامشروع آنها بقيمت گزافي براي بنده و خانواده ام تمام شد که آثار آن را کماکان با خود به همراه دارم. يادآوري آن خاطرات بر تالمات روحي ام مي افزايد. اکنون بعد از ده سال فرار از ايران کماکان تحت نظر متخصصين مختلف قرار دارم. مصاحبه راديوي تحت مديريت شما با مادر يکي از افراد مستقر در کمپ اشرف اينجانب را وادار نمود تا ضمن شرح آنچه که خود از نزديک شاهد بوده ام مراتب اعتراض خود را به اين مصاحبه رسوا ابراز نمايم. وزارت اطلاعات جمهوري اسلامي قبل از تهاجم نيروهاي آمريکائي و انگليسي به خاک عراق اقدام به تشکيل انجمني بنام "انجمن نجات" در رابطه با افراد مستقر در شهر اشرف نمودند. مکانيزم کار آنها بدينگونه بود که ماموران وزارت اطلاعات با مراجعه به اعضاي خانواده و بستگان افراد مستقر در شهر اشرف با تهديد و تطميع از آنها مي خواستند که با انجمن مربوطه همکاري کنند. نطفه هسته اوليه اين انجمن با گردهمائي عده اي از خانواده هاي افراد مستقر در شهر اشرف در هتل هماي تهران واقع در خيابان شهيد خدامي نزديک ميدان ونک بسته شد. حاج رضا که از لهجه شديد اصفهاني برخوردار است در اين نشست به توجيه خانواده ها پرداخت و از آنها خواست تا با برگزاري تجمعاتي سازمان يافته جلوي دفاتر محامع بين المللي از جمله دفتر سازمان ملل متحد در تهران به ادامه حضور فرزندان خود در شهر اشرف اعتراض نموده و خواهان اقدام سازمان ملل متحد براي آنچه که او آن را نجات فرزندان آنها از دست محاهدين مي خواند شوند.
از بنده نيز خواسته شد که طي مصاحبه اي با "راديو نجات" از همرزمان سابق خود در اشرف بخواهم که به ايران برگشته و هيچ خطري در صورت بازگشت آنها را تهديد نمي کند. امتناع مجدد از انجام اين خواست نامشروع باعث تشديد فشارها بر اينحانب و خانواده ام گرديد. بعلت بيماري ناشي از فشارها و شکنجه ها براي ادامه معالجه به بيرون از زندان منتقل شدم . در نهايت با استفاده از اين امکان توانستم ايران را به قصد ترکيه ترک و از آنجا به کشور انگليس رفته و درخواست پناهندگي سياسي نمايم. در بدو ورود به انگليس بخاطر آنکه مجاهدين بناحق در ليست تروريستي دولت انگليس قرار داشتند توسط مامور امنيت داخلي وزارت کشور انگليس مورد مصاحبه قرار گرفتم که اينجانب طي آن مصاحبه طولاني شرح آنچه را که بر من گذشته بود را به اطلاع مامور مربوطه با تمامي جزئيات و ريز مطالب رساندم و اجازه ورود به خاک کشور انگليس را يافتم و عين اين ماجرا در پرونده مربوط به پناهندگي اينجانب نزد وزارت کشور انگلستان مکتوب مي باشد.
با اشراف کامل بر کم و کيف جمع آوري خانواده هاي افراد مستقر در کمپ اشرف توسط وزارت اطلاعات جمهوري اسلامي و اينکه چه کساني در وزارت اطلاعات سرنخ قضايا را دردست دارند بايد به طرح اين سوال بپردازم که چگونه يک مادر مي تواند دم درب اشرف شاهد شکنجه رواني فرزند خود توسط صدها بلندگو بوده و از آن بدتر چگونه يک مادر و يا پدر و يا عضوي از خانواده مي تواند به عينه شاهد دو کشتار و قتل عام از فرزندان خود توسط نيروهاي عراقي باشد و کماکان بر خواست نامشروع وزارت اطلاعات از خود صحه بگذارد؟ براي شما بعنوان مدير راديو فردا بسيار سهل و آسان مي باشد که صحت و سقم ادعاي اين خانواده ها را با مقامات ذيربط آمريکائي در ميان گذاشته و به واقعيات عريان دست يابيد. ماموران آمريکائي بارها و بارها با تک تک افراد مستقر در اشرف بصورت انفرادي مصاحبه نموده و از اصرار مختارانه و آزاد ساکنان اشرف براي ادامه مبارزه با رژيم فاشيسم ديني حاکم بر ايران آگاه بوده و اين امر در پرونده تک تک افراد مستقر در اشرف با خط و امضاي خود آنها موجود مي باشد. وانگهي آقاي رجوي بارها در نشست هاي عمومي با مطرح ساختن تمامي مشکلات موجود بر سر راه مجاهدين ساکنان اشرف را در انتخاب نوع زندگي خود مخير گردانيده و حتي تشويق بر انصراف از ادامه راه با توجه به مشکلات و مخاطرات موجود نمودند. فيلم هاي اين نشست ها هم بارها از سيماي آزادي براي تمامي هموطنان پخش شده است. تحت چه مکانيزمي مجاهدين قادر خواهند بود که افراد مستقر در اشرف را مجبور به ادامه زندگي در کمپ اشرف با حضور مداوم نمايندگي سازمان ملل و همچنين نيروهاي آمريکائي مستقر در اشرف نمايند. از ياد نبريم که بسياري از خانواده هائي که به اختيار به عراق رفته و با عضو خانواده خود در اشرف ديدار داشتند در بازگشت به ايران توسط وزارت اطلاعات دستگير شده و حتي اعدام شده اند که نمونه آن آقايان علي صارمي و بهمن کاظمي و علي حاج آقائي مي باشند که ناجوانمردانه اعدام شده و عده اي هم در انتظار اعدام بسر مي برند.
با احترام مجدد
عليرضا يعقوبي