۱۳۹۰ دی ۱۷, شنبه
از کاربران نه چندان قديمي بالاترين هستم و يک ايراني که از ظلم،ستم و سانسوري که ساليان درازي است بر وطنم ميرود بيزار.
من کار را در بالاترين که بنظرم سايتي بيطرف ميامد بر مبناي آزادي بيان و عدم سانسور شروع کردم که البته اين اصولي بود که بالاترين خود را مقيد به رعايت آن ميدانسته و ميداند.
من خوشحال بودم که گروههاي بيشماري با آرا و عقايد مختلف در اين سايت فعال شده و شاهد تنوع آرا در اين سايت بخصوص بعد از کودتاي انتخاباتي سال ۸۸ بوديم.
اما از طرفي هم عده اي نيز سايت را ترک کردند و ترک کنندگان دلايل مختلفي را مطرح کردند از جمله بي پرنسيبي عده اي و يا فعال شدن گروهي که به مذاق آنان خوش نميآمد. اما من بودن در اين سايت را و مبارزه براي ماندن و فعال بودن را براي خودم يک اصل کرده بودم.
عليرغم اينکه درگيريهاي لفظي و حتي دشنام گويي و تهمت زدن و حتي گذاشتن لينکهاي نه متعارف و گاهي غير اخلاقي در مذمت گروهي طي ماههاي اخير زياد شده اما من اين را باز به حساب تمرين دموکراسي و رفتن به سمت يادگيري اصل آزادي بيان و چهار چوبهاي آزادي ميدانسته و ميدانم.
براي ما ايرانيان که طي ساليان دراز و حتي سده ها زير يوغ حکومتهاي ديکتاتوري و استبدادي بوده و هستيم معلوم بود و هست که اين درگيريها خواهي نخواهي در سايتي که ميخواست بيطرف باشد و جلوي چاپ و انتشار هيچ خبري را (البته در چارچوبهاي اخلاقي و ژورناليستي)نگيرد،پيش ميامد.
اما ما همه ايراني هستيم و عرق وطن و وطن پرستي اصلي است که ميتواند ما را در هر کجاي دنيا دور هم جمع کرده و سواي سلايق شخصي متفاوت با بازگو کردن درد مشترک، که همان ميهن در زنجيرمان است،به چاره انديشي پرداخته و راهي براي آزادي را با هم يافته و پيش برويم.همه اين سر شکستنهايي که در اين سايت ميشد را تمريني ميدانستم که ما را آماده ميکرد که در ايران آزاد فردا بتوانيم گوش به صدائي متفاوت از صداي خود بسپاريم بدون اينکه متهم شويم و يا متهم کنيم.و البته برخورد بيطرفانه مديران بالاترين من را شگفت زده اما خوشحال ميکرد.
اما اين خوشحالي ديري نپاييد چرا که چندي پيش سايت همبستگي ملي از طرف مديران بالاترين مسدود شد با توجيهي کاملا غير منطقي يعني کپي کاري.اعتراضات زيادي به اين مسدود شدن طي ماههاي اخير به بالاترين ارسال شد که مديران لازم نديدند که به اين اعتراضات جوابي قانع کننده بدهند.
به نظر من "اتهام" کپي کاري نه تنها غير منصفانه که حتي خنده دار هم به نظر ميرسد.آيا واقعا شما خود به اين سايت سر زده ايد؟اين سايت توليدات بسياري اعم از فيلم و خبر دارد مضافاً اينکه مقالات و مطلب زيادي از کارشناسان و سياسيون با آرا و عقايد متفاوت در اين سايت درج ميشود.قسمت مهمي از مطلب به اخبار ايران و جهان اختصاص دارد که توسط اين سايت با ذکر منبع خبر در سايت درج ميشود.
گرداندگان اين سايت،همبستگي ملي، بدليل مواضع ضدّ رژيم ايران قاعدتاً نميتواند که در ايران باشند پس اخبار ايران را از منابع مختلفي دريافت ميکنند و همينطور آنها نميتواند که در اقصي نقاط دنيا حضور داشته باشند در نتيجه اخبار دنيا را از طريق خبرگزاريهاي معتبر دنيا دريافت کرده و با ذکر منبع منعکس ميکنند کاري که تقريبا تماي خبرگزاريهاي دنيا انجام ميدهند.در بسياري از کشورهاي اروپايي خبرگزاري دولتي هست که اخبار را از تماي دنيا دريافت کرده و ساير خبرگزاريها از آن خبر را گرفته و درج ميکنند. البته لازم به تذکر است که قسمتي از اخبار و نيز ويدئوهاي سايت توسط نفراتي که مستقيماً با سايت تماس دارند تهيه و ارسال ميشود
حالا من سوالي دارم که و آن اينکه شما ميتوانيد خبرگزاري براي من مثل بياوريد که تماي مطلب خود را، خود تهيه ميکند؟ و ديگر اينکه ميدانيم در بالاترين از خبرگزاريها و سايتهاي مختلفي خبر لينک ميشود آيا تمام آنها فقط توليدات خود را درج ميکنند که شامل مسدود شدن نشده اند؟از آوردن مثل خود داري ميکنم.
اکثر خبرگزاريهاي دنيا از اينکه اخبارشان با ذکر منبع در جاي ديگري درج شود هيچگونه مخالفتي ندارند و در اينجا سؤال ديگري که براي من مطرح ميشود اينست که آيا خبرگزاري و يا فرد حقيقي،حقوقي شاکي اين سايت شده و ادعاي کپي کاري را مطرح کرده؟ که در اينصورت بسيار مايلم که اين شاکي خصوصي را بشناسم البته اگر اين شاکي خصوصي از عوامل و آمران رژيم دار و درفش و شکنجه نباشد،چرا که شاکي بودن آنها امريست بديهي.
اين سايت،همبستگي ملي،يکي از سايتهايي است که جنايات و وحشيگريهاي اين رژيم را در سطح گستردهاي مطرح و افشا ميکند و با مطالب و مقالات روشنگرانه و نيز داشتن خط قرمز با رژيم ضدّ بشري آخوندها يکي از حاميان جدي مبارزان راه آزادي ايران ميباشد بنابراين واضح است که ديکتاتوري مذهبي ايران شاکي آن باشد.
گاهي فکر ميکنم که شايد تعداد لينکهاي ارسالي آن و مورد توجه قرار گرفتن آن و داغ شدن لينکهاي مربوط به اين سايت باعث مسدود شدن آن شده است؛کاش مديران بالاترين صداقت بخرج داده و دليل اصلي آن را بي پرده پوشي و "سانسور" به کاربران معترض اعلام کنند.
مسدود شدن اين سايت من را به اين فکر انداخت که هنوز نتوانستهايم پلشتيهاي افکار آخوندي و سيستمهاي نظامهاي ديکتاتوري پيشين را از افکارمان پاک کنيم و هنوز راهي بس طولاني براي رسيدن به آزادي در پيش است.
به اميد اينکه براي رعايت اصل آزادي بيان و نداشتن سانسور در اين سايت مجبور به نوشتن نامه اعتراضي ديگري نباشم.