با پشتیبانی Blogger.

دنبال کننده ها

۱۳۹۰ بهمن ۹, یکشنبه

اصول علمي شناخت مي گويد: 
براي شناخت يك پديده بايد روند و حركت آن پديده را در نظر بگيريم. هر فرد و جريان سياسي اجتماعي و ...  به عنوان يك پديده اجتماعي با روند حركت و رفتار و كنش و واكنشهايش قابل شناخت و بررسي است. بطور خاص در زمينه اجتماعي كه پديده اي بسيار بغرنج و پيچيده است معيار و محك براي شناخت افراد و جريانات سياسي نوع رابطه اي است  كه با ملاء و محيط پيرامون خود و با جامعه و تضادهاي جامعه و اصلي ترين تضاد جامعه در هر دوره و شرايط زماني و مكاني برقرار مي كنند. به عنوان مثال امروزدر جامعه ما تضاد و مانع اصلي رُشد و حركت و تكامل جامعه رژيمي است كه بر جامعه ما حكومت مي كند.
كارنامه اين رژيم بر همگان روشن است و رفتار و كردار زبان و فرهنگ اين رژيم را و سران و سردمداران و عوامل وابسته به اين رژيم و  كاراكترهاي آنها را   خوب مي شناسيم.

برجسته ترين و ويژگي ذاتي اين رژيم و افرادش , زن ستيزي, آزادي ستيزي  و فرهنگ سركوب و اختناق و  عوام فريبي   وستم و استثمار مُضاغف است. در حاليكه همين  ويژه گيها  بويژه زن ستيزي  و سركوب و استثمار از عوامل اصلي  گسترش فقر و فحشا نيز هستند.  اما قلب تفكر آخوندها و حسين باز جوهايشان در همه جا  زن ستيزي است و نمونه هاي تبليغ آگهي صيغه توسط آخوندها بسيار ديده ايم و به نوعي جزو اصول دين آخوندهاست!
البته در عالم طنز  مي گوئيم كه بسيار طنزي تلخ و دردناك است وگرنه آخوند جماعت دين و ايمان ندارد. دين براي آخوند دُكاني بود كه از اين طريق دين فروشي امرار معاش و مُفت خوري مي كرد و وقتي به قدرت رسيد دين را وسيله فريب مردم براي تثبيت استبدادي به مراتب خطرناكتر از حكومتهاي استبدادي كلاسيك بكار گرفت و توام با دجالگري يك حكومت فاشيستي را تحت نام مذهب بر ايران حاكم نمود و خلق خدا را از دين به در بُرد.ديديم به قول حافظ” واعظاني كه جلوه در محراب و منبر ” مي كردند  در خلوت و آشكار چه ها كه نكردند!
چه جنايتها و قساوتها و چه غارتها و چپاولها كه در فرهنگ ننگ آلودشان ” اختلاس” مي نامند.
خميني با دجالگري آخوندي مي گفت ” اقتصاد مال خر است”!  يا ما ” انقلاب نكرديم كه خربزه ارزان شود”! و يا در واكنش به  برملا شدن شكنجه در زندانهايش مي گفت” اينها خودشان , خودشان را شكنجه مي كنند”! اين دروغگويي بي دريغ  و وارونه گويي ,اُس و اساس فرهنگ رژيمي است كه ما در راديو و تلويزون و روزنامه ها و در فضاي مجازي و در هر كوي برزن سي و اندي سال است شنيده و مي شنويم و به سادگي مي توانيم در همه جا بشناسيم.
حسين بازجوهاي رژيم فقط در كيهان ولي فقيه نيستند در همه جا حضور دارند با همان  دهان  گشاد و پوزه بويناك و خونين, به نمونه اي از اين فرهنگ حسين باز جو نگاه كنيد كه در واكنش به مقاله يكي از زنان مبارز ميهنمان و انتشار آن در فضاي مجازي توسط يكي از همرزمان اين بانوي مبارز  و در واكنش به بسته شدن موقتي حساب كاربريش مي نويسد:
”خلاف کار حال که تنبيه شدي وبه زندان موقت افتادي ياد مي گيري که نبايد با ادبيات فرقه خائن .مزدور رجوي به ديگران توهين کني”
اين فرهنگ خُلص حسين باز جو است . سركوب و زندان و شكنجه  در آن موج مي زند و در ميان جامعه مجازي ما ايرانيان جولان مي دهد!
بله  وقتي يك مامور رژيمي زن ستيز و قرون وسطايي كه تجاوز در زندانها اصلي ترين روش شكنجه اش عليه زنان است ,بسان حسين باز جو اگر زوزه نكشد چه بكند! مگر نه اينكه او همان دهان گشاد حسين بازجو را نمايندگي مي كند در روزنامه كيهان باشد يا در فضاي مجازي يا راديو و تلويزيون يا در كوچه و خيابان يا در اوين و كهريزك و .... ماهيت يكي است و هدف نيز يكي است . ماهيت ارتجاع خُلص و زن ستيز و سركوبگر وضد آزادي عقيده و بيان  و هدف حفظ رژيمي ضد ايراني و ضد انساني و زن ستيز و واپسگرا و متحجر, كه آزادي و آزاديخواهي  و زنان مبارز و مردان مبارز و آزاديخواه  دشمنان سرسخت و آشتي ناپذير آن هستند و از قضا دشمن اصلي او   زنان هستند زناني قيام آفرين كه سر انجام شيشه عُمرش را بر زمين خواهند كوفت .

بایگانی وبلاگ

عنوان بایگانی وبلاگ