با پشتیبانی Blogger.

دنبال کننده ها

۱۳۹۰ بهمن ۲۵, سه‌شنبه

به رغم شعر و شعارهاي خميني در  امر مبارزه با «استکبار جهاني», معاملات و رفت و آمدها و زدوبندهاي پنهاني همواره بين سرکردگان رژيم و «استکبار جهاني» ادامه داشت.  کتاب «منافع جنگ»,  نوشته «اَري بِن مِناشه», به روشني از اين زدوبندها و معاملات پنهاني به خصوص در آن ۴۴۴ روزي که گروگانهاي  آمريکايي در زندان رژيم ايران بودند, پرده برمي دارد. «اري بن مناشه», از يهوديان متولد ايران و «عضو اطلاعاتي سازمان اطلاعات ارتش اسرائيل» بود که ساليان دراز در «مرکز فعاليتهاي اطلاعاتي و ضد جاسوسي اسرائيل» قرارداشت و در اين مدت «نقش مهمي در مذاکرات و تماسهاي بسيار محرمانه اين سازمان, به خصوص در رابطه با تماسهاي محرمانه اسرائيل و آمريکا با جمهوري اسلامي ايران, به ويژه در سالهاي جنگ ايران و عراق داشت». 
«بن مارشه يکي از ۶ عضو کميته بسيار محرمانه ايران و اسرائيل بود که کار معامله چند ميليارد دلاري اسلحه در سالهاي دهه ۱۹۸۰ زير نظارت آن انجام گرفت. بيشتر اين برنامه ها را با همکاري نزديک ”سيا“ انجام داد. ولي در جريان عمل اختلاف نظرهاي بسياري با هر دو سازمان ”سيا“ و موساد پيداکرد, که بعداً به تصميم او در نوشتن کتاب افشاگرانه ”منافع جنگ“ منجر شد. 

براي اين که اسرار مربوط به معاملات اسلحه با ايران فاش نشود, بن مارشه, به زمينه سازي سازمان ”سيا“, در آمريکا يک سال در زندان به سربرد, ولي در اکتبر ۱۹۹۰ ناچار شدند او را آزاد کنند. زيرا توانسته بود ثابت کند که معاملات محرمانه اسلحه با ايران با اجازه آمريکا و اسرائيل بوده است.
 با اين که مقامات اسرائيل و سازمان ”سيا“, کوشيدند تا از انتشار اين کتاب جلوگيري کنند, اين کتاب در سال ۱۹۹۲ در نيويورک منتشر شد. 
به نوشته بن مارشه در کتاب «منافع جنگ», در ماه مارس ۱۹۸۰ (فروردين ۱۳۵۹) «نخستين ديدار مهدي کروبي, عضو شوراي عالي انقلاب» و ويليام کيسي, نماينده و دستيار مخصوص ريگان, در هتل هيلتون شهر مادريد (اسپانيا) انجام شد. 
«ويليام کيسي در آغاز رياست جمهوري ريگان رئيس سازمان ”سيا“ بود (که بعدها به بيماري سرطان درگذشت), در اين ديدار دو مشاور کيسي, يعني مک فارلين و دانلد گرگ, او را همراهي ميکردند. دانلدگرگ در آن زمان عضو شوراي امنيت ملي آمريکا در کاخ سفيد بود که رياستش را برژينسکي به عهده داشت. به گزارش مک فارلين, ويليام کيسي با شيمون پرز, رهبر  اپوزيسيون اسرائيل و نخست وزير بعدي آن کشور, جداگانه, درباره تمايل کشورش به ارسال ساز و برگ نظامي به ايران (که دولت ايران خواستار آن بود) مذاکره کرد. شيمون پرز با مهدي کروبي نيز مستقلاً ملاقات کرده بود. در ديدار مادريد, همکاري با ايران در زمينه ارسال اسلحه براي جلوگيري از تهاجم احتمالي عراق به ايران, مورد پذيرش دو طرف مذاکره کننده قرارگرفت». 
«خسرو فخريه, دستيار نزديک آيت الله هاشمي, از اعضاي متنفّذ شوراي عالي انقلاب در اين ديدار, جزء همراهان مهدي کروبي بود, که چند سال بعد به قتل رسيد». «همراه ديگر مهدي کروبي در اين ديدار دکتر احمد امشه اي بود». «سيدمهدي کاشاني, فرزند آيت الله فقيد سيد ابوالقاسم کاشاني», دوست اري بن مناشه نيز در جريان اين مذاکرات قرارداشت.
بن مارشه مينويسد: «چند روز بعد از حمله عراق به ايران (۲۲ سپتامبر ۱۹۸۰ = ۳۱ شهريور۱۳۵۹), دوست من سيد مهدي کاشاني به من تلفن کرد و گفت ترتيب ملاقاتي ميان ايرانيها و آمريکاييها براي مذاکره درباره آزادي گروگانهاي آمريکايي, در شهر بارسلون (اسپانيا) داده شد تا در آنجا برنامه ملاقات بسيار محرمانه يي ميان جرج بوش (معاون رونالد ريگان) و حجت الاسلام کروبي در پاريس مورد بررسي قرارگيرد. بوش در آن زمان کانديداي نيابت رئيس جمهوري در مبارزه انتخاباني حزب جمهوريخواه بود و رژيم ايران مي خواست از جانب يک مقام بسيار بلندپايه اين حزب اين اطمينان را در بالاترين سطح مملکتي دريافت کند که اگر آزادي ۵۲ گروگان آمريکايي را تا هنگام آغاز رياست جمهوري رونالد ريگان به تعويق اندازد, آيا آمريکا در عوض با ارسال ساز و برگ نظامي به ايران و آزادکردن سپرده هاي ايران در بانکهاي آمريکايي موافقت خواهد کرد؟».


ديدار فرستاده مناخيم  بگين با خميني
  مناخيم بگين, نخست وزير اسرائيل, در اواسط سپتامبر ۱۹۸۰ (اواخر شهريور ۱۳۵۹) خانم روت بن داود را براي ملاقات با خميني به تهران فرستاد تا موافقت خميني را در اين زمينه به دست آورد که دربرابر تضمين دولت اسرائيل مبني بر صدور اسلحه به ايران گروگانهاي آمريکايي را, فوراً, آزاد کند. خميني اين بار نيز مانند بار قبلي در نوفل لو شاتو, با او به طور خصوصي ديدار کرد  و موافقتش را با اين موضوع اعلام نمود.
خانم روت بن داوود, همسر خاخام امرام بلاو, رئيس يکي از فرقه هاي بنيادگراي يهودي اورشليم به نام «پاسداران معبد سليمان» بود که به هنگام سکونت اجباري خميني در ترکيه در سال ۱۳۴۲, چند بار با شوهرش به ترکيه سفر کرد و در سمينارهايي که در آن زمان ميان خاخامهاي يهودي و فقيهان شيعه پيرامون آيين اسلام و يهود و بازيابي وجوه تفاهم اين دو آيين تشکيل مي شد, شرکت کرده بود. خميني نيز که به تازگي به ترکيه تبعيد شده بود, در يکي از اين جلسات شرکت کرد و خانم روت با او در آن جلسه آشنا شد. خانم روت پس از مرگ شوهرش رئيس آن فرقه بنيادگراي يهودي شد. وقتي خميني به پاريس رفت, مناخيم بگين, نخست وزير اسرائيل, خانم روت را به پاريس فرستاد و او در دسامبر ۱۹۷۸ (آذر ۱۳۵۷) با خميني در نوفل لوشاتو ديدار کرد و به طور  خصوصي و در پشت درهاي بسته چند ساعت با او به گفتگو نشست.


ديدار احمد خميني با «هياٌت عاليرتبه اسرائيلي»
پس از ديدار و گفتگوي خانم روت با خميني و اعلام موافقت او با دريافت اسلحه از اسرائيل در برابر آزادي گروگانهاي آمريکايي, «هياٌت عاليرتبه اسرائيلي در نيمه دوم ماه سپتامبر ۱۹۸۰ با هياٌت ايراني در هتل ماريوت آمستردام (هلند), ديدار و با او به مدت دو روز گفتگو کرد. بن مارشه در اين ديدار جزء هياٌت اسرائيلي بود. رياست هياٌت ايراني را احمد خميني به عهده داشت. خسرو فخريه نيز از همراهان احمد خميني بود». «ايرانيها موافقت کردند که گروگانهاي آمريکايي را در هفته اول اکتبر ۱۹۸۰ (۹تا ۱۶ مهر ۱۳۵۹) آزاد کنند و آنها را به کراچي پاکستان بفرستند تا نيروي هوايي آمريکا آنها را به آمريکا برگرداند. طبق همين موافقتنامه, قرار شد اسرائيل ۵۲ ميليون دلار از طريق مهدي کاشاني در اختيار هياٌت ايراني قراردهد تا به مصرف راضي کردن رهبران افراطي رژيم اسلامي در امر آزادي گروگانها برسد. اسرائيل نيز موافقت کرد که بعد از آزاد شدن گروگانها, اسلحه و ساز و برگ مورد تقاضاي ايران را در برابر دريافت بهاي نقدي آنها, به ايران تحويل دهد. و نيز توافقنامه يي را به امضاي سران حزب جمهوريخواه آمريکا برساند که به موجب آن وقتي اين حزب حکومت را به دست گرفت, سپرده هاي ايران را در بانکهاي آمريکايي آزاد کند».
در روز دوم اکتبر ۱۹۸۰, «هياٌت عاليرتبه ايراني با هياٌت آمريکايي در هتل پلازاي واشينگتن (آمريکا) ديدار و گفتگو کردند. رابرت مک فارلين, ريچارد آلن و لارنس زيلبرمن (از دوستان نزديک جرج بوش) اعضاي هياْت آمريکايي را تشکيل ميدادند». اَري بن مارشه, نويسنده کتاب «منافع جنگ», به عنوان «يک مقام امنيتي موساد اسراييل» در اين مذاکره شرکت داشت. «دکتر احمد امشه أي, نماينده ايران در اين گفتگو بود». «موضوع مذاکرات عبارت بود از ارسال سلاح اسرائيلي به ايران و آزادکردن گروگانهاي آمريکايي». «مذاکره کنندگان آمريکايي اصرار داشتند گروگانها پيش از انتخابات آمريکا که در ۴ نوامبر ۱۹۸۰ برگزار ميشد, آزاد شوند».


«ملاقات مهم» مهدي کرّوبي با جرج بوش
به نوشته بن مارشه, «در نيمه اکتبر ۱۹۸۰ (کمتر از سه هفته پيش از برگزاري انتخابات رياست جمهوري آمريکا), ديدار مهم هياٌت ايراني به رياست مهدي کروبي با جرج بوش, فرستاده رونالد ريگان, کانديداي حزب جمهوريخواه براي احراز پست رياست جمهوري آمريکا, در پاريس صورت گرفت. به جز جورج بوش, رابرت گيتس (رئيس کنوني سازمان ”سيا“) و جرج کيو (افسر سابقه دار ”سيا“) جزء هياٌت آمريکايي بودند.   «يک هياٌت ۶ نفره اسرائيلي براي شرکت در اين مذاکره, در اواسط اکتبر با هواپيماي العال اسرائيلي در فرودگاه اورلي پاريس وارد شدند. دو عضو عالي رتبه اسرائيلي (ديويد کيمچه و شموئيل موريه), از اورلي, مستقيماً, روانه مرکز ستاد خود در هتل ريتس پاريس شدند. اري بن مارشه و اوري به همراه سه فرد ديگر هياٌت (که يکي از آنها يک زن عضو موساد بود), به هتل هيلتون ايفل رفتند». 
«شب قبل از ملاقات مهم کروبي و بوش, دو  عضو عالي رتبه اسرائيلي, به همراه اري بن مناشه براي ديدار با مهدي کروبي به محل اقامت او (هتل مونتني, که در نزديکي هتل هيلتون قرار داشت) رفتند و با او ديدار و گفتگو کردند». «ديدار جرج بوش و مهدي کروبي و هياٌت اسرائيلي در يکي از تالارهاي کنفرانس در طبقه بالاي هتل ريتس پاريس صورت گرفت. به جز جرج بوش, مقامات ديگر هياٌت آمريکايي عبارت بودند از: مک فارلين, رابرت گيتس, جرج کيو و دانلد گرگ (که در سِمَت رابط شوراي امنيت ملي رئيس جمهور کارتر کار ميکرد). حجت الاسلام کرّوبي در لباس اروپايي و پيراهن  آهاري در اين ديدار حضور يافت. جرج بوش نيز به همراه ويليام کيسي, رئيس آينده سازمان ”سيا“, به تالار کنفرانس وارد شد. مذاکرات بوش, کيسي, کروبي و دستيار او در همان جلسه به توافق انجاميد. جزئيات توافق همان بود که در ماه سپتامبر در آمستردام ميان دو هياْت ايراني و اسرائيلي صورت گرفته بود: پرداخت ۵۲ ميليون دلار ”حق السّکوت“ به مقامات عالي رتبه روحاني تهران؛ تضمين فروش اسلحه به ايران؛ آزاد کردن سپرده هاي مسدود شده ايران در بانکهاي آمريکايي». 
«در اين توافق, به خلاف توافق ماه سپتامبر, طرفهاي جمهوريخواه شرط کردند که آزادي گروگانها تا پيش از ۲۰ ژانويه ۱۹۸۱, يعني روز آغاز رياست جمهوري ريگان, انجام نگيرد. اين شرط انجام شد و درست همزمان با مراسم تحليف رونالد ريگان, هواپيماي حامل گروگانهاي آمريکايي, از فرودگاه تهران به فرانکفورت پرواز کرد».
 اندکي بعد از پيروزي ريگان در انتخابات ۴ نوامبر ۱۹۸۰, در روز ۲۸ نوامبر (۷آذر ۱۳۵۹) «کميته مشترک نظامي و امنيتي, به تصميم مناخيم بگين, نخست وزير اسرائيل, به رياست ساجي, رئيس سازمان اطلاعات نظامي وزارت دفاع و با شرکت عالي ترين مقامات امنيتي و نظامي تشکيل شد که در آن اري بن مناشه نيز شرکت ميکرد. اين کميته در دسامبر ۱۹۸۰ به اري بن مناشه ماٌموريت داد که ۵۲ ميليون دلار مورد توافق را (که البته طرفهاي  ايراني «با لِنجه درآوردن» آن را تا ۵۶ ميليون دلار افزايش دادند) در آنتيگو, پايتخت قديمي گواتمالا, از سفير عربستان تحويل بگيرد. 
اري بن مناشه, ۵۲ ميليون از اين پول را, به شماره حساب سيدمهدي کاشاني, فرزند آيت الله کاشاني, در بانک وُرمز ژنو (سوييس) به صورت نقد, واريز کرد و خبر آن را به اطلاع کاشاني که در هتلي در ژنو اقامت داشت, رساند».


ملاقات فرستاده اسراييل با هاشمي رفسنجاني و کروبي
 در اوايل فوريه ۱۹۸۱, يکي دو هفته پس از اين که رونالد ريگان زمام رياست جمهوري آمريکا را به دست گرفت, دولت اسرائيل بن مناشه را براي بستن قرارداد تازه فروش سلاح با ايران براي مذاکره با کاشاني و امشه اي به وين فرستاد. دو هياٌت درباره نخستين معامله مهمي که مبلغ آن يک ميليارد دلار بود, مذاکره کردند. بن مناشه, طبق درخواست مقامات ايراني در اواخر فوريه ۱۹۸۱ به تهران فرستاده شد.   اري بن مناشه در تهران با «آيت الله علي اکبر هاشمي رفسنجاني», وزير دفاع, فرمانده نيروي هوايي و «حجت الاسلام مهدي کروبي» «در يکي از اتاقهاي کوچک پارلمان ايران» ملاقات کرد. در اين ملاقات, قرارداد يک ميليارد دلاري بسته شد. «يک ميليارد دلار نيز به صورت ۵ بخش ۲۰۰ ميليون دلاري, نقداً, در پنج حساب مختلف  در girozentral bank وين واريز شد. ساز و برگهاي نظامي از انبار نظامي فرودگاه بين المللي بن گوريون تل آويو به پرتقال حمل شد و با بيمه سنگيني که قراردادش با للويدز لندن بسته شد و پولش را ايران پرداخت. سپس, محموله از پرتقال به تهران حمل شد».
 «بعد از اولين معامله يک ميليارد دلاري, با کمک امشه اي و کاشاني و فرمانده نيروي هوايي جمهوري اسلامي, ترتيب ملاقات محرمانه يي ميان ابوالحسن بني صدر, رئيس جمهور و فرمانده کل قواي ايران با پروفسور موشه آرنس, سفير اسرائيل در آمريکا و وزير امور خارجه و وزير دفاع بعدي دولت مناخيم بگين و اسحاق شمير, در جنوب فرانسه داده شد که زمينه همکاريهاي نزديکتري را ميان اسرائيل و ايران فراهم ساخت. اندکي بعد, کشتيهاي اسرائيلي, مستقلاً, به حمل اسلحه از بندر عشدود در درياي احمر به بندرعباس پرداختند. 
 از مارس تا اوت ۱۹۸۱, چهل هواپيماي باري ثبت شده در آرژانتين نيز تل آويو را به مقصد ايران ترک گفتند. از مارس ۱۹۸۱ تا پايان ۱۹۸۷ (فروردين ۱۳۶۰ تا آذر ۱۳۶۶) رژيم ايران رقم باورنکردني ۸۲ ميليارد دلار براي خريد اسلحه از آمريکا, اسرائيل, چين, کره, آمريکاي جنوبي, مخصوصاً, برزيل و آرژانتين و آفريقاي جنوبي خرج کرد». (براي تفصيل بيشتر درمورد کتاب «منافع جنگ» رجوع کنيد به نشريه «ايرانشهر», شجاع الدّين شفا, شماره ۴, خرداد ۱۳۷۲).  
نوشته دكتر عبدالعلي معصومي

بایگانی وبلاگ

عنوان بایگانی وبلاگ