با پشتیبانی Blogger.

دنبال کننده ها

۱۳۹۰ بهمن ۱۵, شنبه

درپارلمان انگلستان، کنفرانسي باحضور نمايندگان فرا حزبي ازمجلس اعيان و عوام و وکلاي برجسته ازانگلستان و مهمان ويژه اي از ايالات متحده آمريکا درتاريخ ۳۱ژانويه ۲۰۱۲برگزار شد. دراين کنفرانس با يادآوري وظيفه جامعه بين المللي درحفاظت از ساکنان اشرف تاکيدشد.
مايک هنکاک
عصر بخير خانمها و آقايان
من خوشوقتم که عضوي هستم که در جلسه شوراي اروپا با يکي ديگر از اعضا در استراسبورگ بوديم. و سازمان شما مستمرا در طي ۱۰سال گذشته در استراسبورگ حاضر ميشود. شما از حمايت قوي لرد راسل جانسون فقيد برخوردار بوديد که پيوسته در تلاش بود تا براي بيان مسائل شما در آنجا امکاني ترتيب دهد. 
هفته گذشته تحولي در شوراي اروپا بود. 

بنظر ميرسد يک تغيير کامل رفتار بود. و اين عمدتا بخاطر کمپ اشرف بود. و اين حقيقت که بالاخره بعد از مدتها مردم درک کرده اند که همه ما در اروپا بخصوص آنهايي از ما که بخشي از ائتلاف در عراق بوده ايم، مثل همکاران آمريکايي مان، وظيفه يي برعهده داريم. شرايط کمپ اشرف هرگز وجود نمي داشت، اگر ما اجازه نميداديم از ابتدا اتفاق بيفتد، يا ادامه پيدا کند و بدون به چالش کشيده شدن در مسير درست ادامه يابد. و اين جرمي است که ما مقصر آن هستيم و ما بطور مستمر اين افراد را در شرايطي که ما ايجاد کرديم، رها کرديم. اگر افرادي باشند که توسط بوروکراسي و سوء مديريت مورد صدمه واقع شده اند، افراد کمپ اشرف شاهدان زنده اشتباهاتي هستند که ما کرده ايم. متأسفانه و اين مسأله من است. متأسفانه تعداد کمي از افرادي که مسئول بوده اند ايستاده اند که در اين مورد حساب پس بدهند. آنها حول محدوديتها صحبت کردند که چه چيزي ميتواند يا نميتواند صورت گيرد. ولي تعداد بسيار اندکي از نفرات اصلي آنها براي فشار آوردن به دولت در مورد اين موضوع تا آن حدي که اوضاع را عوض کند، ايستاده اند. 
هفته گذشته من لايحه اي به شوراي اروپا بردم، در کميته سياسي که يکي از کميته هاي اصلي در شوراي اروپاست، ۸۳ عضو حاضر بودند و براي اولين بار به اتفاق آرا پذيرفته شد که ما يک بيانيه کامل محکوميت صادر کنيم. اين اولين بار بود که تمام اعضاي حاضر در کميته امضا کردند که چالشي را خطاب به بان کيمون، هيلاري کلينتون، ديويد کامرون ارائه دهند که (کامرون) هفته گذشته در شوراي اروپا به روشني در مورد تعهدش به حقوق بشر و حاکميت قانون صحبت کرد. و در همين حال که او در مجمع صحبت ميکرد، چند ساعت بعد ما در مورد اشرف صحبت کرديم. شرکت کنندگان در اين باره به خوبي صحبت کردند. بنابراين، قطعنامه را من براي نخست وزير، وزير خارجه، به وزير دادگستري و بان کيمون، هيلاري کلينتون و بسياري افراد ديگر فرستاده ام و من تنها مي خواهم يک بخش از آنچه را فرستادم بخوانم تا شما بدانيد که آن را  از طرف کل کميته سياسي در شوراي اروپا فرستادم. مخاطب اين نامه نخست وزير است. 
«من در مورد تصميم متفق القول کميته سياسي شوراي اروپا براي شما مي نويسم که در پي کسب حمايت بين المللي براي کمپ اشرف در عراق در شرايط کنوني است. 
بدون فشار بين المللي، آينده اين افراد در دست کساني قرار مي گيرد که وحشيگري و خشونت غيرضروري آنها به دفعات ناديده گرفته شده است. اين نتيجه مستقيم عدم توانايي متحدين ائتلاف است که بندهاي مناسب براي تضمين رفاه اين افراد را تهيه نکرده اند. اين براي شهرت جامعه بين المللي ضروري است که به حقوق بشر واقعاً احترام بگذارد. من در انتظار واکنش شما در باره اين موضوع هستم که بهتر است زودتر صورت بگيرد تاديرتر. آنچه ما بايد انجام دهيم ادامه مبارزه است براي آن افرادي است که در موقعيت مناسبي براي ايجاد تغيير قرار دارند. ما مديون اين افراد هستيم که آنها را فراموش نکنيم. ما مديون آن هستيم که به مبارزه براي اين کار ادامه دهيم. متشکرم.
مارک ويليامز
بسيار متشکرم خانم بوترويد، مفتخرم که تحت رياست شما هستم و با تشکر از تفسيري که کرديد، من بايد در مورد رياست و سخنران بودن شما بگويم که عالي است. 
اول اجازه بدهيد بگويم چقدر انگيزاننده بود که صحبتهاي سرهنگ را شنيديم چون با وجود اينکه ما پيامها و ويدئوهايي ديده و شنيده بوديم و برخي از شما که دوستان و اقوامي در اشرف داريد، تماس مستقيم داشته ايد، از ايشان مشاهدتش را که آنجا بوده اند، شنيديم. آن طور که بود. ما در مورد وضعيت و کيفيت افراد مجاهدين شنيديم. درباره کيفيت ساکنان کمپ اشرف شنيديم و اينکه چرا ما بايد اين مبارزه برحق را ادامه دهيم. ميخواهم برگردم و کمي در مورد جلسه يي که درست قبل از کريسمس داشتيم صحبت کنم. وقتي ما درباره جدول زماني غيرقانوني، مسخره و بالقوه خطرناکي که توسط دولت عراق روي افراد اشرف اعمال شده بود، شنيديم، برخي از ما آن جلسه را با احساس نگراني ترک کرديم، نميدانستيم بعد چه اتفاقي مي افتد. اجازه بدهيد از يادداشت تفاهم براي شما نقل قول کنم. يادداشت تفاهم يک شروع خوبي است. اين سند روند انتقال به کمپ ليبرتي را برجسته ميکند که منحصراً تحت مسئوليت امنيتي دولت جمهوري عراق صورت مي گيرد. 
دولت عراق حفاظت و امنيت شما را در طول انتقال از کمپ اشرف به کمپ ليبرتي و در خود کمپ ليبرتي تضمين ميکند تا زماني که شما عراق را ترک کنيد. انتقال امن و مطمئن ساکنان کمپ اشرف به کمپ ليبرتي و از کمپ ليبرتي به ساير کشورها تضمين شده است. هنگام ورود ساکنان به کمپ ليبرتي، سازمان ملل متحد مانيتورينگ ۲۴ ساعته و هفت روز هفته را در کمپ ليبرتي خواهد داشت، تا زماني که ساکنان عراق را ترک کنند. 
خانمها و آقايان من معتقد به يک روش خوب و قديمي هستم،  اعتماد. اما آشکارا با نشان دادن تاريخچه وقايع کمپ اشرف، آقاي مالکي و همکارانش قابل اعتماد نيستند. اين چيزي است که من درباره او احساس ميکنم، به اَعمال صورت گرفته نقض تعهد عليه ساکنان کمپ اشرف، نگاه کنيد،  آنها حملات موشکي که در مورد آن صحبت شد را انجام دادند. محروم کردن آنها از سوخت براي آشپزي و گرما، در سرماي زمستان، محروم کردن هر گونه وسيله براي گرم نگهداشتن افراد کمپ اشرف، محروم کردن از مداواي پزشکي براي نجات جان، مداواي پزشکي که برخي براي بيماران و يا براي مجروحين به خاطر خشونت و تهاجم صورت گرفته توسط نيروهاي عراقي، مورد نياز است، داده نمي شود. 
ناحيه اي که براي ساکنان کمپ اشرف اختصاص داده شده، يک کيلومتر مربع براي ۳۴۰۰ نفر است. کمپي که نيازهاي اوليه اساسي را ندارد، کمپي که براي زنان  نامناسب است، کمپي که برق، آب و فاضلاب ندارد، کمپي که هيچ فضاي باز ندارد، کمپي که از عوامل رژيم ايران و عراق ضربه پذير است، کمپي که با سخاوتمندي! سخاوتمندي! توسط دولت عراق ارائه شده است. 
خانمها و آقايان در واقع موضوع، اعتماد است. موضوع اعتماد است که دولت عراق نقض کرده است. 
و يکبار ديگر ما در اين مقاومت، همانطور که لرد کلارک هميشه گفته است، و او يکي از انگيزه هاي من براي اين مقاومت بوده است چون من چند سال است که با اين مقاومت آشنا شدم ولي لرد کوربت و لرد وادينگتون و لرد آرچر سالهاي زيادي  است که با اين مقاومت بوده اند، او حق دارد وقتي درباره ضرورت آگاهي دادن مي گويد. و من ميخواهم پيام سرهنگ به وزارت خارجه اينجا و در واقع وزارت خارجه در آمريکا برود چون شما آن چيزي را که بسياري از ما گفته ايم و در طول سالها بحث کرده ايم بسيار شفاف کرديد. ما بايد به خاطر بياوريم، ما بايد به يادآوري به سازمان ملل متحد براي اين ترتيبات مطلقاً غير قابل قبول، ادامه دهيم، ما بايد به‌خاطر بياوريم سکوت درباره آن ناهنجاري انساني قابل قبول نيست. سکوت، همدستي در جرم است. سکوت، تسهيل کننده است. سکوت، به معناي اجازه دادن است. و اين موقعيت دوستان ما در اشرف تا الان ميباشد.


سخنراني بارونس ترنر 
امروز حضور من و بسياري از همکاران پارلماني ام در اينجا به خاطر نگراني از امنيت و حفاظت ساکنان کمپ اشرف است، همانطور که هميشه نگران بوده ايم. در طي ساليان فعاليت زيادي کرده ايم و همه ما بسيار مديون نقش راهنماي لرد کوربت بوده ايم. همانطور که از سخنرانان قبلي شنيده ايد ملاقاتي صورت گرفته و يک باصطلاح توافقي صورت گرفته است. من در تعجبم که اين توافق بدون مشورت با ساکنان اشرف بوده است. اين توافق شامل انتقال ساکنان به محل ديگري است. آنها ميخواستند بروند و ما فکر ميکرديم که حداقل به شکلي صلح آميز صورت خواهد گرفت. ولي اصلاً اينطور نيست. همانطور که امروز عصر از ساير سخنرانان شنيديم آنچه که رخ داده اين است که دولت عراق انديشه خطرناک خود را اعمال کرده و امکانات استقراري نامناسب و غيراستاندارد براي زندگي را ايجاد کرده است که حداقلها را براي رفع نيازهاي اوليه را ندارد. اين محل که قبلاً به مدت ۹سال توسط سربازان آمريکايي استفاده شده بود، حالا به طور کامل متروکه است و بعد از خروج آمريکاييها غارت شده است. تمام مجموعه فقط يک محل غذا خوري دارد و دستشوييها بيرون ساختمانها قرار دارند که براي زنان بسيار نامناسب است. کمپ فاقد برق و آب است و سيستم فاضلاب کار نميکند و  اين کمپي است که براي زنان در نظر گرفته شده است. دسترسي به محل سبز محدود  است. مساحت آن براي اين تعداد نفر بسيار بسيار کوچک است. اين يک محل جايگزين نيست و شبيه به نوعي زندان است با ديواري که دور آن ميکشند. 
ما نميتوانيم، نميتوانيم، نميتوانيم آن را قبول کنيم. 
اين مساله کاملاً خشم‌برانگيز است و آنچه که ما بايد در اين جلسه انجام بدهيم اين است که با گذراندن يک قطعنامه از دولت خودمان بخواهيم همين الان دخالت کند و از رفتار ناشايستي که با اين افراد صلحدوست ميشود، جلوگيري کند. ما ميدانيم که به اين افراد برچسب تروريسم زده اند و اين مزخرف است. ما با اين تصور در اين کشور جنگيديم و موفق شديم. در اينجا بايد روشن کنيم که اين يک سازمان تروريستي نيست. به هيلاري کلينتون بگوييد کاملاً غلط است. اين افراد صلح جو و صلحدوست هستند و فقط ميخواهند رژيم ايران را عوض کنند که توسط يک زن خارق العاده، خانم رجوي هدايت ميشود. واقعاً ميتواند. من به خاطر دارم وقتي  براي اولين بار او را ديدم متوجه شدم که طرفدار برابري زن و مرد است. در چنين محيطي که در آن به سر مي‌برند براي برابري زنان طرح دارند. او يک زن خارق العاده  است و شايسته حمايت کامل ماست و ما هم هميشه از طريق اين کميته در پارلمان علاقمند بوديم که از او حمايت کنيم. امروز بعد از ظهر دوباره بايد اين کار را انجام دهيم. آنچه الان اينها با اين افراد ميکنند ناعادلانه است. اگر واقعا ضرورتي باشد بايد يک محل جايگزين مناسب براي آنها فراهم شود، و اگر بخواهند در  اشرف بمانند، بايد در همان اشرف مورد حفاظت قرار بگيرند.


سخنراني پرفسور لرد ترنبرگ 
من فکر نميکنم کسي باشد که امکان حضور در اينجا را داشته و اين سخنان شيوا را شنيده، و تکان نخورده باشد. اغلب آنچه را که ميخواستم بگويم، گفته شده است ولي من ميخواستم از اين امتيازي که به من داده شد، استفاده کنم و بگويم که تا چه اندازه حامي ساکنان اشرف هستم و نسبت به دردهايشان نگران مي‌باشم. فکر نميکنم کسي که مشکلات آنها را خوانده يا شنيده باشد و شرايط بسيار سختي را که تحت آن بايد قرار گيرند، کمبود غذا، کمبود دارو، کمبود رسيدگي پزشکي، کمبود همه چيز،  اينها همه بسيار سخت هستند و ما بايد هر فشاري که ميتوانيم روي سازمان ملل متحد بياوريم. من نمي فهمم که چرا آنها فرياد اشرف را نميشنوند. اين قابل تحمل نيست و ما نميتوانم و نبايد سکوت کنيم و کناري بايستيم. ما بايد براي حمايت از اشرف به پا خيزيم.


سخنراني لرد مگينس
بسيار خوشحالم که امروز  اينجا هستم، در کنار همکاران برجسته و به سرهنگ وسلي مارتين که از آن طرف اقيانوس اطلس آمده است، خوشآمد ميگويم. حدود ده روز پيش من اين افتخار را داشتم که نمايندگان پارلمان را که از مقاومت ايران حمايت ميکنند در کنفرانسي در پاريس نمايندگي کنم که خانم رجوي شجاع  در رأس آن بود. 
اجازه دهيد ابتدا با بيان نگرانيهاي خودم با وقايعي که اخيراً در عراق اتفاق  افتاده است، شروع کنم. من از اين خشمگين هستم که به محض پشت سرگذاشتن ماجراي خطرناک ضرب الاجل خودسرانه براي بستن کمپ اشرف که در ۳۱ دسامبر بود، با يک اقدام تحريک آميز خطرناک ديگر مواجه شديم. به نظر ميرسد مالکي مصمم است هيچيک از حقوق ساکنان کمپ اشرف را به رسميت نشناسد يا آنها را نقض نشده باقي نگذارد. با اين حال يادادشت تفاهم به تاريخ ۲۴ دسامبر وجود داشت که برخي از ما ميگوييم در بهترين حالت يک حداقل بود و در کليت يک مدرک ناکافي. ولي همين نوري مالکي را موظف ميکرد که ساکنان اشرف در امنيت به کمپ ليبرتي منتقل شوند. صرفنظر از اين که ما الان ميدانيم کمپ ليبرتي چه ميباشد. و من نميخواهم مجدداً وارد جزييات شوم، به قدر کافي صحبت شده است، چيزي شبيه اردوگاه اسراي جنگي است و اصلاً نبايد آن را يک امکان جايگزين درنظر گرفت. چه از بُعد مساحت و چه از بُعد امکانات که کاملاً ناکافي است. اين واقعاً ناراحت کننده و نگران کننده است. نوري مالکي اخيراً در مصاحبه با رسانه هاي رژيم ايران اتهامات غلط ملاهاي ايران را تکرار کرد و گفت که او حکم دستگيري ۱۲۶ تن از ساکنان را دارد. به اين معني که درخواستهاي رژيم ايران براي دستگيري رهبري کمپ را عملاً پذيرفته و او آگاهانه به اين درخواستها تن داده و آماده برآورده کردن اين اهداف مغرضانه است. او به ملاهاي ايران تکيه ميکند که رياست شک برانگيز خودش را بر عراق نگهدارد. هر روز که ميگذرد، مالکي علائم جديدي از خودش ساطع ميکند که به ما نشان مي دهد تصميم ندارد عليه خواستهاي ملاهاي حاکم بر ايران عمل کند.
 جامعه بين المللي حالا بايد تصميم خود را بگيرد. تا به حال از طرف جامعه بين المللي طفره رفتنهاي زيادي بوده است. در آنچه مالکي براي حل بحران اشرف ميکند نتيجه مثبتي به دست نخواهد آمد مگر اينکه سازمان ملل متحد يک پيام روشن برايش بفرستد مبني براينکه آنها بايد همين حالا قاطعانه عمل کنند. بگذاريد روشنتر بگويم. مگر اينکه هيلاري کلينتون آن تصميم انساني که بسياري از ما مدتهاست منتظرش هستيم، بگيرد و بعد سازمان ملل متحد قدرت عمل پيدا ميکند. اگر سازمان ملل متحد و خانم کلينتون از برنامه امروز بتوانند اين پيام را بگيرند و به تعهداتشان عمل کنند، ميتوانيم اميد داشته باشيم که افراد کمپ اشرف مشکلات بيشتري از آنچه تا الان با آن مواجه بوده اند،  نخواهند داشت.
بگذاريد روي اين نکته تأکيد کنم. امروز ما نياز داريم و انتظار داريم که کميسر عالي پناهندگان سازمان ملل متحد به صورت بسيار روشن و قاطع به نوري مالکي بگويد که نميتواند از بهانه حق حاکميت عراق استفاده کند و ما را تهديد کند. او نميتواند ۳۴۰۰ پناهجوي بي دفاع را زنداني کند، که کميسيون حقوق بشر سازمان ملل متحد اين حقوق را با استاتوي به وضوح بيان شده ساکنان کمپ اشرف مرتبط کرده است. نوري مالکي هيچ توجيهي براي سرکوب و نقض حقوقشان، براي ممانعت از همراه بردن سرمايه هاي قانوني شان، يا براي اعمال کارهاي غيرقانوني عليه آنها تحت عنوان حق حاکميت عراق، ندارد. اين نوري مالکي است که با تن دادن به خواستهاي رژيم ايران حاکميت عراق را نقض ميکند نه ساکنان کمپ اشرف.
بنابراين اگر بخواهم آنچه را که همکارانم امروز اينجا گفته اند، بازخواني کنم، لازم است که بلند و واضح گفته شود،  لازم است و ما از کميسر عالي ميخواهيم به نوري مالکي بگويد سازمان ملل متحد نميتواند هيچ تأخير عمدي را در روند کميسارياي عالي پناهندگان، تحمل کند. و کمپ ليبرتي، اگر قرار است باشد، بايد براي ساکنان کمپ امن و کافي باشد.
ممکن است که دولت انگلستان عامل به وجود آمدن اين مشکل نبوده باشد ولي ما در اين مسئوليت سهيم هستيم و نميتوانم دست خودمان را از اين موضوع که به خاطر دخالت ما در عراق بوجود آمده بشوييم.
وقتي جمعه پيش در پاريس بوديم ژنرال فيليپس گفت مايل است به عراق برود تا در حل و فصل اين مسأله اگر سازمان ملل متحد و خانم کلينتون بخواهند و اجازه بدهند (کمک کند). و من هم از جانب خودم و از جانب چند تن ديگر از همکاران جوانم در اينجا گفتم که ما هم با شما مي آييم ژنرال فيليپس.
خانم رئيس به اندازه کافي کساني وجود دارند در پارلمان ما و در ساير پارلمانها و در ميان افسران عاليرتبه در آمريکا که به اين تعهد پايبند هستند. واقعيت اين است، من فکر ميکنم همه دولتهايي که عضو سازمان ملل متحد هستند تعهد سنگين دارند و  دولت من، دولت انگلستان يک مسئوليت خيلي خطير در اين رابطه دارد. 
من يکي از نفرات تيم حقوقي هستم که سعي کرده ايم از طريق قانوني مسير را براي يک راه حل صلح آميز و انساني براي آناني که در اشرف هستند، باز کنيم. متأسفم که دولت کنوني عراق بسيار مصمم است از شروطي که شوراي امنيت سازمان ملل متحد براي بازگشت مجدد عراق و عضويت کاملش مشخص کرده است، عدول ‌کند: حکومت دموکراتيک، حفاظت از حقوق بشر يا احترام به حکومت قانون. اين نيز بسيار تأسف بار است که سازمان ملل متحد، چه نماينده ويژه دبيرکل باشد يا يونامي يا کميسر عالي حقوق بشر يا کميسر عالي پناهندگان، تمايلي ندارند که به  دولت عراق تعهدات حقوقي اش را به عنوان يک کشور عضو يادآوري کنند و براي پايبندي واقعي به اين تعهدات فشار بياورند. در اين رابطه نه تنها ابعاد انساني بلکه ابعاد حقوقي نيز در مورد وضعيت ساکنان اشرف مطرح مي باشد. اخيراً اشرف توسط دولت عراق به‌عنوان يک شهر معرفي شده است بدون اين که به کساني که آن را ساخته اند اشاره يي بشود. به عنوان پناهندگان، به عنوان متقاضيان حق پناهندگي،  ساکنان اشرف به وضوح شامل حفاظت بين المللي توسط سازمان ملل متحد ميباشند، يعني بايد در مقابل بازگرداندن اجباري به کشور اصلي خود، که در آنجا تهديد تحت تعقيب قرار گرفتن وجود دارد، حفاظت شوند. ولي به عنوان ساکنان طويل المدت و قانوني عراق، فراموش نکنيم که آنها به صورت قانوني وارد عراق شده اند و براي سالها آنجا کارکرده اند و نبايد به صورت اجباري درون عراق جابجا شوند و حتي به خواسته دولت آنجا که بايد در کشور ديگري به دنبال اقامت باشند، گردن نهند. و به عنوان اتباع خارجي، آنها مستحق گرفتن غرامت هستند، براي از دست دادن و صدمه ديدن اموال شخصي شان، براي از دست دادن سرمايه گذاري در شهر اشرف. و به صورت ساده به عنوان افراد، به عنوان انسان شايسته حفاظت از حقوق انساني شان هستند و عراق به عنوان يک کشور آزاد شده و جديداً دموکراتيک درکادر اين قانون قرار ميگيرد، نه  تنها در چارچوب قانون سنتي بين المللي، بلکه عراق به صورت کاملاً مختارانه انتخاب کرده است که پايبند به يکي از مهمترين و جهاني ترين ميثاقهاي حقوق بشر بين المللي، کنوانسيون۱۹۶۶ در رابطه با حقوق مدني و سياسي، باشد. فارغ از اين که شما در کجا هستيد، بکارگيري و  اعمال اين حقوق انساني و اين تعهدات،  همان گونه که ميدانيم،  ميتواند چالش برانگيز باشد. ولي به طور قطع ميتوان گفت که اگر هيچکس اين تعهدات را رو نياورد، اگر هيچکس به نقض اين تعهدات يا تهديد به نقض اين تعهدات اشاره نکند،  در اين صورت هيچ چيز تغيير نخواهد کرد.  و شواهد و قرائني که امروز در پيش روي ما قرار دارد به ما اجازه ميدهد که بگوييم ساکنان اشرف در تهديد قريب الوقوع يک نقض حقوق بشر مجدد قرار دارند. اجازه بدهيد که به دو مورد  اشاره کنيم و بگذاريد فعلاً مجرم بودن افراد مشخص عراقي را کنار بگذاريم و آن را به روز ديگري موکول کنيم و فعلاً بگذاريد روي دو حق حفاظت شده تمرکز کنيم، که به صورت فوري مد نظر است و به وضوح در کنوانسيون سال ۱۹۶۶ بيان شده اند. اول حق  آزادي حرکت و جابجايي که توسط بند ۱۲ توافق نامه مورد حفاظت قرار ميگيرد و دومي حق آزادي در مقابل بازداشت خودسرانه است که توسط بند ۹ مورد حفاظت قرار ميگيرد و همان گونه که گفتم اين غير قابل بحث است که ساکنان اشرف به صورت قانوني وارد عراق شده اند و  براي سالها زندگي کرده اند. بنابراين آنها به صورت قانوني شايسته تردد آزادانه هستند. و در کادر کنوانسيون ۱۹۶۶ اين در متن پاراگراف ۳ بند ۱۲  قرار ميگيرد. همچنين فکر ميکنم که اين مهم است بدانيم کميته حقوق بشر از سالها پيش ثبت کرده است که «حق تردد آزادانه شامل حفاظت در مقابل هرگونه جابجايي اجباري داخلي» ميشود. بنابراين هر گونه محدوديتي که بايد توسط قانون مطرح شود، بايد لازم و متناسب و در چارچوب ساير حقوق مصرحه در ميثاق باشد و البته محدوديت تردد آزادانه نبايد منجر به بازداشت خودسرانه،  به منع شدن غيرمجاز آزاديها و حفاظت فرد، در مغايرت با بند ۹ کنوانسيون (شود) و متأسفانه در حال حاضر ما به ميزان کافي در مورد آنچه در کمپ ليبرتي ميگذرد مطلع هستيم و ميتوانيم بفهميم که آنچه در حال ساختن هستند نه يک کمپ ترانزيت و نه يک استقرار پناهندگان بلکه يک بازداشتگاه است، يک زندان است. و با اشراف به وضعيت زندگي در کمپ ليبرتي، من لغت زندگي را کاملاً متناقض به کار ميگيرم، آنچه که ما به عنوان نبود حتي اشکال قانوني مي‌بينيم، احتمال پس رفت قانوني است و تنها دليل اين جمعبندي، بازداشت خودسرانه و چه کسي ميداند چه نقضهاي ديگر حقوق بشر است. اما سازمان ملل متحد متعهد به حکومت قانون است. در حقيقت يک واحد حکومت قانون در ملل متحد در نيويورک وجود دارد که متعهد به جلوگيري از جنايت و نقض حقوق بشر است که به سختي ميتواند بخشي از اين محدوديتهاي اعمال شده در مقابل حق آزادي تردد که ميتواند منجر به دستگيري خودسرانه بشود، باشد. برعکس سازمان ملل متحد بايد در رابطه با حقوق موضعگيري کند، نه تنها در مورد رابطه اش با دولت عراق، بلکه به عنوان سياست سازماني اش  در قبال ساير اعضاي سازمان ملل متحد و اين تأسف بار است که ما خيلي کمتر از کفايت از سازمان ملل متحد و آژانسهاي مربوط به آن در مورد حقوق بشر در اين زمينه  مي شنويم. فکر ميکنم قابل ذکر است آنچه که دادگاه عدالت بين المللي خودش در اين رابطه  در سال ۱۹۸۰ گفت، در کيسي که خيلي از ما ممکن است بدانيم که به کيس گروگانهاي ايراني معروف است، دادگاه عدالت بين المللي گفت و من کد ميکنم «محروم کردن انسانها از آزاديشان و آنها را تحت فشارفيزيکي قرار دادن اشتباه است.  شرايط سخت به خودي خود در تعارض با منشور ملل متحد است و همينطور در تعارض با اصول بنيادين مصرحه در  بيانيه جهاني حقوق بشر». من فکر نمي کنم هيچ مقامي بتواند اين را بهتر بيان کند. 
خانم رئيس من از شما تشکر ميکنم.


جفري بايندمن
من نميخواهم مطلبي به آنچه که توسط پروفسور گودوين گيل بيان کرد، اضافه کنم، چرا که وي يک بررسي مبسوط از نقض فاحش حقوق بشر توسط دولت مالکي را ارائه داد. براي شروع فقط ميخواستم بگويم که من براي سازمان مجاهدين در اين کشور کار ميکردم وقتي که آنها ممنوعيت بر اساس قانون تروريسم سال۲۰۰۰  را به چالش کشيدند. در نهايت ما توانستيم قضات بريتانيايي را ترغيب کنيم که مجاهدين يک سازمان تروريستي نيست. و فکر ميکنم الان هر کسي که فاکتها را بررسي کند آن را قبول خواهد کرد. ولي به وضوح دولت عراق که توسط رژيم ايران به کار گرفته ميشود، اين دشمني خون (با مجاهدين) را دولت عراق بر اساس اين تدبير اشتباه که گويي با تروريستها سر و کار دارند، بکار ميگيرند.  قانوني بودن اين ادعا طوري است که بايد مسئوليت و وظيفه سازمان ملل متحد و در واقع همه جامعه جهاني باشد که قانون بين المللي را عليه عراق اعمال کنند، اين وظيفه آنهاست و راه رو به آينده همين است. و پيشنهادات مبسوطي مبني بر اينکه آنها چه کارهايي را بايد انجام دهند وجود دارد. سئوال اساسي اين است که اين چگونه حاصل خواهد شد؟ و نياز به قويترين عمل ممکن توسط ايالات متحده و دولتهاي ديگر دارد که فشار ماکزيمم را روي دولت عراق براي انجام آن اعمال کنند. پرونده کاملاً ساختگي است و هيچ شکي در مورد غير قانوني بودن نقض حقوق بشر که توسط رژيم عراق اعمال يا تهديد ميشود، نيست و اين صرفاً موضوع به کارگيري اراده سياسي است که ضروري ميسازد دولت عراق را مجبور به عمل کند و تمام دستورالعملها را به کار گيرد تا سلامتي ساکنان اشرف را تضمين کند. به نظرم اين وضعيت کمي بيش از آن چيزي است که نياز باشد افراد در مورد آن صحبت کنند. اين موضوعي است که به سازمان ملل و دولت برميگردد که حداکثر اقدام را بکنند وبراي واردار کردن آنها به اين کار بايد تا جايي که ممکن است آنها را نسبت به آن چه لازم است و التزام آنهاست آگاه کرد.
اين يک موضوع سياسي است، موضوعي که سياستمداران بايد انجام دهند تا اين امر محقق شود. به نظر ميرسد که اراده سياسي و عمل سياسي است که ضروري است.


سخنراني دکتر محمد  الشيخلي
با تشکر خانمها و آقايان، ما امروز يکبار ديگر به خاطر اشرف ديدار ميکنيم تا صدايمان را به تمام دنيا برسانيم که از آزادي، اميد و آرزوي ساکنان اشرف حمايت کنند. آزادي به خاطر اينکه ساکنان اشرف آن را براي مردمشان ميخواهند، اميد براي اينکه ساکنان اشرف ميخواهند يک سيستم دموکراتيک در ايران برقرار کنند و آرزو براي اين که ساکنان اشرف آرزو دارند براي بچه هاي ايران صلح به ارمغان بياورند.
من در عراق بودم و بارها از کمپ اشرف ديدار کرده ام، طي سالهاي ۱۹۹۰ تا ۲۰۰۷ و من از همه ساکنان اشرف از زن و  مرد خبر دارم. در گذشته شهري زيبا داشتند که ما ميگوييم شهر اشرف که مدرسه، بيمارستان، زمين بازي و همه کيفيتهاي لازم را داشت. همچنين مردم عراق به آنها خوشآمد گفتند و هنوز هم آنها را مهمان افتخاري ميدانند. و آنها از همه حقوق شهروندي و سياسي برخوردار بودند. اما وقتي که دولت عراق مسئوليت کمپ اشرف را به‌عهده گرفت بسياري از افراد بيگناه از زن و مرد را کشت و محاصره اقتصادي، سياسي و مطبوعاتي را اعمال کرد.  و همين ديروز دولت عراق گاز کمپ اشرف را دزديد تا آنها سختي بکشند. مشکل اينجاست که دولت مالکي فرامين دولت ايران، رژيم ملاها را اجرا ميکند. 
خانمها و آقايان واقعيت اين است که همه آنها از ساکنان اشرف ميخواهند که در مقابل اين بي عدالتيها سکوت کنند و چيزي نگويند و به کمپ ليبرتي بروند. ولي  همين ديروز ساکنان اشرف به من گفتند که آنها همه آماده اند که جان خود را در راه آزادي بدهند. براي آزادي و عدالت.در خاتمه ما همه براي پاسخ تاريخي به اين شرايط برخاسته ايم تا از زنان و مردان اشرف حمايت کنيم و ميتوانيم يک پيغام قوي به آن سوي عالم بفرستيم که دنياي آزاد همسو با حقوق ساکنان اشرف ايستاده و ما از انتقال آنها به کمپ ليبرتي ممانعت ميکنيم. همينطور ما بايد يک پيام انساني به زنان و مردان در اشرف بفرستيم. و آنها را مطلع کنيم که ما همه با آنها هستيم و براي به دست آوردن آزادي و عدالت از آنها حمايت ميکنيم.


مالکوم فاولر 
بله من از جانب انجمن وکلا صحبت ميکنم، اين باعث افتخار من است که همانند هميشه از جفري بايندمن پيروي ميکنم. کسي که در اين موضوع بسيار سختکوش بوده است. و من همچنين مفتخرم از پيروي از سخنرانيهاي شيوا و پرنغز.
به دلايل مختلف از استيو روديني متشکرم. يکي از اين دلايل اين است که وي در اصل مسئول ارائه بيانيه بسيار قوي و عالي درباره اين موضوع بود. (درباره)آنچه که در آوريل سال گذشته در کمپ اشرف اتفاق افتاد، وي بيانيه يي را که من داده بودم، تبديل به سندي کرد که ميتوان به آن افتخار کرد. اين بيانيه به سنگيني فشارهاي ملي و بينالمللي به منظور ممانعت از کشتار بالقوه ساکنان کمپ اشرف افزود. اين بيانيه به عمق بيشتري از تاريخچه  انجمن وکلا ميپردازد. در ژوييه ۲۰۰۹، وقتي يک تهاجم سبعانهيي به کمپ اشرف صورت گرفت، انجمن وکلا بيانيهيي در محکوميت آن صادر کرد. باز هم به وزنه همه افکار و نظريههاي معتبر حول اين موضوع افزود. 
من به آخرين بخش از سخنرانيم ميرسم. در واقع يک اصول و پرنسيبي وجود دارد به نام «استمالت». اين يک پرنسيب قديمي ايراني در مورد فريب و دورويي است که کارکرد خودش را دارد که همه ما آن را ميبينيم. نميتوانم در مورد اين دولت، دولت خودمان و همچنين دولت ايالات متحده فکر کنم که به عبارتي گفته ميشود «استمالت». اين هم يک روش ديگر از درآغوش کشيدن منافع تجاري است. 
«استمالت»، «تعامل سازنده» و ساير عبارات ديگر بايد خاتمه يابد. نمايندگان مجلس، سخنرانان با قدرت، افراد ذينفوذ، افرادي که داراي اعتبار زيادي هستند، کساني که با نمايندگي پارلماني صحبت کردهاند، من با آنهايي هستم که ميگويند بحث کردن از هرگونه جابهجايي بسيار ظالمانه است. من از همکارانم خيلي متشکرم که مواضع خودشان را به صراحت کامل اعلام کردند. 
ساکنان اشرف براي چه بايد جابجا شوند. آنها خودشان آنجا را در صحرا ساختهاند. 
بنابراين به کساني که در اين جلسه حضور دارند ميگويم: آنها هيچگاه تنها نخواهند بود. بار ديگر از استيون و تيم او و انجمن وکلا به خاطر آنچه کردند، تشکر ميکنم. اين چيزي است که يک ارگان حرفهيي بايد انجام دهد. 
بارونس هريس
دوستان مدت زيادي است که من فرصت ديدن شما را نداشته ام و الان هم به خاطر رأي گيري که در مجلس بود مجبور شدم بمانم و نتوانستم زودتر به اينجا بيايم و متأسفانه بايد بلافاصله بروم.  اين يکي از مشکلاتي است که ناشي از بودن در دولت است.
ميتوانم فقط بگويم که چقدر به خاطر خبر وقايعي که از اشرف ميرسد در عجب هستم. 
جامعه جهاني وظيفه دارد، وظيفه دارد تا مطمئن بشود ساکنان اشرف اگر قرار است آنجا را ترک کنند، البته مانند سخنران برجسته قبلي در تعجبم، که چرا بايد اينطور باشد. جامعه بين المللي بايد وارد عمل بشود تا تهاجم دولت عراق را متوقف کند. اين غيرقابل قبول است و ما بايد فشار را بالا نگه داريم. نبايد فراموش کنيم تعدادي از آنها سبعانه توسط عراقيهاي تحت حاکميت رژيم ايران کشته شده اند و اين رژيم ايران است که خطاب به آنها اخطار ميکنيم اقداماتتان را متوقف کنيد و همين الان اينکار را بکنيد. و نيروهاي عراقي را از تهاجم به ساکنان صلح‌جوي اشرف بازداريد.  تنها چيزي که اشرفيها ميخواهند آزادي براي مردمشان در ايران است. 
خانمها و آقايان اين فرصت کوتاهي بود که در جلسه حاضر شوم، اجازه بدهيد احساساتم، دعاهايم و بهترين آرزوهايم را به ساکنان کمپ اشرف بفرستم و بگويم که ما بشدت و از نزديک اين موضوع را دنبال ميکنيم. من به رئيس جمهور آمريکا نامه نوشته ام و مطمئن هستم که همه شما انسانهاي خوب هم همين کار را کرده ايد. اميدوارم که آمريکا قدرت و حس وظيفه شناسي دموکراتيکش را پشت کساني که در اين مقطع ضروري است که وارد شود، بکارگيرد. بنابراين بهترين آرزوهايم به تمام شما دوستان خوبي که در طي ساليان آشنا شده ام. بياييد فشار در رابطه با کمپ اشرف را ادامه دهيم.


ماتيو آفورد
بسيار سپاسگزارم که از من خواسته شد امروز صحبت کنم. و چقدر خوب است که اين تعداد از نفرات را مي بينيم به خصوص افرادي که هميشه حضور داشته‌ اند و حاميان قديمي اين هدف بوده اند. و همينطور افراد زيادي که امروز در برابر ما روي زمين نشسته اند. 
چند ماه پيش من اين افتخار را داشتم که به ژنو بروم و در کنفرانسي شرکت کنم و اين فرصت را داشتم  با افرادي که خارج از دفتر مرکزي سازمان ملل متحد تظاهرات ميکردند، صحبت کنم. آنها ۱۵۳ روز بود که آنجا بودند و در باران و آفتاب اين تظاهرات را ادامه ميدادند و من توانستم با آنها صحبت کنم و بگويم که صدايشان شنيده ميشود. صداي آنها کماکان امروز شنيده ميشود، در اين اتاق و از طريق تلويزيون، و افراد کمپ اشرف هم اين صدا را مي شنوند.
وقتي من با آنها صحبت کردم خاطر نشان کردم اعمال دولت عراق در اين بخش از جهان قابل قبول نيست. اين اصلاً از رژيم عراق قابل قبول نيست. در سال۲۰۰۹ وقتي امنيت کمپ اشرف به عراقيها داده شد، آنها قول دادند که موقعيت افراد حفاظت شده ساکنان داخل کمپ را محترم نگه خواهند داشت. در همان تابستان ۱۱تن به قتل رسيدند بعد از اينکه با چوب و چماق مورد حمله واقع شدند. فکر ميکنم همه ما قبول داريم اين محترم شمردن حقوق افراد کمپ نيست. عراق البته تکذيب کرد که در هماهنگي با رژيم ايران به ساکنان کمپ تهاجم کرده است، ولي ما ميدانيم که عوامل رژيم ايران در بيرون کمپ مستقر بوده اند و بلندگو نصب ميکردند و افراد کمپ را تهديد به مرگ ميکردند. 
در آوريل سال گذشته وقتي نيروهاي آمريکايي امنيت را به دولت عراق تحويل دادند، تضمينهايي که داده بود، مبني بر اينکه صدمه يي به ساکنان نخواهد رسيد، را نقض کرد و ظرف چند ساعت بعد از اين تضمين، ۳۶ تن کشته شدند، در شرايطي که به گفته دادگاه اسپانيا چيزي کمتر از يک جنايت جنگي نيست. سؤالي که حالا ما از خودمان ميپرسيم اين است که در برابر اين تجاوزات چه چيزي صورت ميگيرد؟ بارونس اشتون، هيلاري کلينتون و مارتين کوبلر چکار ميکنند؟ هر کدام از آنها بايد به عراق بگويند ديگر بس است. عراق بايد قانون بين المللي را رعايت کند و به ساکنان کمپ اشرف آنچه حقشان هست را بدهد و آن حقوق انسانيشان است. من ميخواهم بارونس اشتون حداکثر فشار را به مالکي وارد کند. تنفر آور است که اتحاديه اروپا به دولتي که حقوق بشر را نقض ميکند، امکانات بدهد. آنها بايد اطمينان يابند که مالکي به تعهدات بين المللي اش عمل ميکند. بان کيمون و مارتين کوبلر هم بايد نقش خود را ايفا کنند. آنها نبايد به دولت عراق که جنايات متعددي انجام داده اعتماد کنند. ما اين ايده را شنيده ايم که بايد با ساکنان به صورت انفرادي در يک محل ثانويه مصاحبه شود تا موقعيتشان معلوم شود. مالکي در واقع فعالانه دارد از کميساريا استفاده ميکند تا شرايطي را ايجاد کند که بتواند جنايات بيشتري انجام دهد. و نهايتاً از آنجا که وقت کم است بايد به دولت آمريکا، به خصوص هيلاري کلينتون مراجعه کنيم. آمريکا بايد بلافاصله مجاهدين را از ليست سازمانهاي تروريستي‌اش حذف کند. اين نامگذاري براي استمالت از ملاهاي ايران ايجاد شد. و در مقابل به عراق چه داده اند؟ هيچ چيز به جز بمبهاي کنار جاده يي و امکان اينکه آنها سلاح هسته يي بسازند. اين نامگذاري توسط آمريکا توهين به افراد دموکراتي است که در ايران و عراق خواهان آزادي هستند و نهايتاً يک اشتباه سياسي است. ما ميخواهيم که همين الان برداشته شود و ميخواهيم که کشورهاي اتحاديه اروپا در استقبال از ساکنان کمپ اشرف در کشورهاي مربوطه خودشان پيشتاز شوند. اين هدف امروز ماست و روي آن کار ميکنيم و به دنبال کردن آن براي تحقق آن، ادامه ميدهيم. متشکرم بارونس.

بایگانی وبلاگ

عنوان بایگانی وبلاگ