با پشتیبانی Blogger.

دنبال کننده ها

۱۳۹۰ بهمن ۲۵, سه‌شنبه

سي وسه سال حکومت ولايت مطلقه فقيه ودريغ از يک روز ثبات وآرامش!؟
 اين نظام ولايت فقيه ضد مردمي وضد آزادي است، اگر غير از اين بود بعد از سي واندي سال هنوز در صدر ليست تهديدات وخطراتي که متوجه کل نظام ارزيابي مي کنند اصل "سر نگوني"  قرار نداشت وبه اعتراف خودشان در بيش از ۱۱۰۰ روز بالاخره يک روز آرام وبي دغدغه مي داشت. آنچه به اسم نا اهل مي گويند همان دست پروردگان ، شکنجه گران و...هستند که در دامان همين رژيم بدنيا آمده وتربيت شده اند که هر کدام از ترس سقوط و...سازي را کوک کرده اند وطلب ارث وميراث ناداشته مي کنند.از زمان امام مقوايي در ادبيات دجالانه آخوندي هرجا اسم اسلام و ايران وکشور ومردم مي آورند ، اسامي مستعار حکومت آخوندي ورژيم ولايت فقيه و نيروي سرکوبگر وضد مردمي بسيج ولباس شخصي هاست. خبرزير دقيقا چند ساعت بعد از نمايش شکست خورده ۲۲ بهمن در يکي از سايتهاي حکومتي منتشر شده که زير آب تمام تبليغات آخوندي را نيز مي زند وآنها را رسواتر مي کند
۲ خطري که "جمهوري اسلامي" را تهديد مي کند
نااهلان ، قادرند از درون، چنان کاري با نظام و ساختارهايش بکنند که کروزهاي آمريکايي و تحريم هاي اروپايي و قطعنامه هاي آژانس اتمي و شيطيت هاي کشورهاي عربي و ... از عهده اش بر نمي آيند.

 سايت حکومتي عصرايران۲۲ بهمن ۱۳۹۰ - جمهوري اسلامي ، در ۲۲ بهمن ۱۳۹۰ ، در حالي سي و سومين سال تأسيس خود را جشن گرفت که در طول اين سه دهه پرفراز و نشيب ، يک روز آرام به خود نديده است چه آن که از همان روز نخست پيروزي مردم ايران در بهمن ۵۷ ، دشمنان داخلي و خارجي اش به لطايف الحيل کوشيدند نظام برخاسته از دل اراده ملي ايرانيان را بر زمين بزنند و نابودش کنند.
شايد هيچ کشوري( بخوانيد حکومتي) در جهان وجود نداشته باشد که به اندازه ايران ، در يک مقطع زماني فشرده ۳۳ ساله اين همه تضييقات را تحمل کرده باشد: درگيري هاي داخلي ، کودتا ، امواج ترورها ، جنگ تمام عيار هشت ساله ، تحريم هاي اقتصادي ، فشارهاي سياسي و ... .
واقعيت اين است که اين فشارها و تحميل ها ، آسيب هاي متعددي را متوجه کشور کرده است که از دست دادن بزرگ ترين ذخاير انساني اين کشور در ترورها و دوران دفاع مقدس و بالا رفتن هزينه هاي سازندگي از آن جمله است ؛ اما برغم همه اين ها ، نتيجه تمام اين مداخلات و فشارها ، شکست بوده است . اين ، سخن البته شعار نيست و دليلش نيز اين است که "جمهوري اسلامي" هنوز پابرجاست و مگر نه اين است که همه اين طرح ها و تحريم ها و جنگ ها و ترورها براي اين بوده است "جمهوري اسلامي" از جغرافياي سياسي جهان محو شود؟!
جمهوري اسلامي ايران ، برغم ايستادگي در برابر اين حجم عظيم از تهديدهاي عملياتي شده و گذر موفقيت آميز از آنها ، اينک در برابر دو خطر جديد و جدي قرار گرفته و نگراني دوستداران نظام نيز از همين است.
نه! سخن از تحريم هاي جديد بانکي و نفتي نيست! نمي خواهيم شعار دهيم و بگوييم اين تحريم ها هيچ گونه اثري نخواهند داشت ؛ بي ترديد هر گونه فعل و انفعالي در حوزه اقتصاد کلان ايران ، بر اقتصاد خرد و نهايتاً معيشت مردم اثر خواهد گذارد . مردم ايران البته پيش از اين ، محدوديت هاي شديدتر اقتصادي را نيز تجربه کرده و در همان حال در دفاع از نظام خود ، حتي از نثار جان هم دريغ نکرده اند. هنوز فراموش نکرده ايم دوران جنگ را که حتي صابون و مواد شوينده هم سهميه بندي بود و کوپن حرف اول و آخر اقتصاد خانواده ها بود. 
آنچه در آن زمان ، مردم را در کنار نظام نگه داشت ، اين بود که مردم ، جمهوري اسلامي را "نظام خود" و مسوولان نظام را "از خود" مي دانستند. اتفاقاً آن دو خطري که امروز "جمهوري اسلامي" را تهديد مي کند ، مرتبط با همين دو تعبير کليدي و دو نقطه قوت نظام است.
يکي بچۀ گرگ مي پروريدچو پروده شد خواجه را بر دريد/سعدي
اين جمله مام راحل(ره) را حتماً شنيده ايد: "من در ميان شما باشم يا نباشم ، نگذاريد اين انقلاب به دست نااهلان و نامحرمان بيفتد."
عدم توجه عملي به اين جمله ، باعث مي شود آن دو تعبير کليدي و حياتي در مرور زمان رنگ ببازد و مردم به جايي برسند که "نه مسوولان را از خود بدانند"(خطر اول) و نه نظام حاکم را متعلق به خويش (خطر دوم).
در واقع اگر افراد نااهل ، تازه به دوران رسيده و با هويتي نامعلوم و حتي مشکوک ، زمامدار امور شوند و هر روز بحراني در کشور بيافرينند و فشاري ناروا بر مردم وارد کنند و ساختارهاي کشور را دچار چالش هاي مدام کنند ، رفته رفته مردم و به ويژه نسل جديد به اين نقطه مي رسد که مسوولانشان " از خود" نيستند و نظام هم "نظام خود" نيست! بديهي است که هر انساني به آنچه متعلق به خودش است تعهد نگهباني دارد و لاغير.
نقش نااهلان و نامحرمان در هر نظام مردمي ، همين است که گفته شد: فاصله انداختن بين مردم و حاکميت و مقدمه چيني براي از بين بردن نظام.
درست است که اينک همانند ۳۳ سال گذشته بايد همچنان متوجه دشمنان بيروني بود اما در عين حال بايد با توجه بيشتري مراقب بود که نااهلان ، زمام امور مردم و انقلاب و نظام را در دست نگيرند و يا اگر در جايي چنين شده است هر چه سريع تر اصلاح شود. ملاک اهل و نااهل بودن هم ميزان پايبندي افراد است به اصول استقلال ملي ، آزادي هاي تضمين شده فردي و اجتماعي ، جمهوريت و اسلاميت نظام.
نااهلان ، قادرند از درون چنان کاري با نظام و ساختارهايش بکنند که کروزهاي آمريکايي و تحريم هاي اروپايي و قطعنامه هاي آژانس اتمي و شيطيت هاي کشورهاي عربي و ... از عهده اش بر نمي آيند. حال ممکن است نااهلان اين روندها را تعمداً و با طرح و توطئه قبلي انجام دهند يا کارهايشان ريشه در ناداني و سوء تدبير داشته باشد که در هر دو حالت نتيجه اش براي مردم و مملکت و نظام يکي است.
هر نظامي تا مردمي است و مردم در کنارش هستند ، برقرار و پاينده خواهد بود و رمز ماندگاري جمهوري اسلامي نيز تا کنون همين بوده است و نه زرادخانه نظامي و چاه هاي نفتش. 
مماشات با نااهلان ، خيانت فجيع تاريخي به امام (ره) و مردم است و در اين ميان از دستگاه هاي نظارتي و از نمايندگان "اهل" مجلس انتظار مي رود با تيزبيني و دوري از مصلت سنجي هاي ناروا ، به داد مردم و انقلاب و نظام جمهوري اسلامي برسند و آن جمله تاريخي امام عزيز(ره) را همواره عملياتي کنند.
فقط لازم به ذکر است که خطر سرنگوني از زماني قطعي شد که خميني ضد بشر آخرين قطرات مشروعيت سياسي خود را با سرکوب تظاهرات مسالمت آميز مردم در سي خرداد شصت را با بي رحمي تمام به خون کشيد واز آن پس تا کنون بيش از ۱۲۰۰۰۰ تن از قرزندان مردم ايران را اعدام وصد ها هزار نفر را زنداني وشکنجه وملت ايران را قرباني ادامه جنگ ضد ميهني ، وسرمايه هاي ملي را تاراج وآينده مردم را به سياهي ونابودي کشاند. سرنگوني رژيمي که نابود کننده حرث ونسل ايران وايراني وضد بشراست، ديگر قابل بازگشت واغماض نيست و حتما سران رژيم تا سرنگوني يک روز آرام نخواهند داشت.
ح.مهاجراني
۲۳ بهمن

بایگانی وبلاگ

عنوان بایگانی وبلاگ