۱۳۹۰ بهمن ۳۰, یکشنبه
بعد از فتواي مرگ سلمان رشدي در ۲۵بهمن ۱۳۶۷ , که خميني شخصاً آن را براي مهار نظامش بعد از زهر آتش بس اعلام کرد، هيچ کدام از مقامهاي رسمي و به ويژه مقامهاي درجه اول نظام آخوندي، بعد از مرگ او تا کنون, به طور رسمي و علني, از عمليات تروريستي حمايت نکرده بودند. در اين مدت, اگر چه رژيم از حزب الله و گروههاي تروريستي, بي وقفه, پشتيباني مي کرد, ولي در اعلام علني, اين گونه پشتيبانيها را سياسي و معنوي قلمداد مي کردند و حمايت از عمليات تروريستي يا کمک تسليحاتي به گروههاي تروريستي را, علناً نپذيرفته بودند. امّا, خامنه اي, براي نخستين بار, در روز جمعه ۱۴بهمن ۱۳۹۰, به طور رسمي و علني, اعلام کرد که در جنگ ۳۳ روزه و ۲۳ روزه حزب الله لبنان با اسرائيل, به طور مستقيم, شرکت داشته است.
به گزارش خبرگزاري فارس، روز سه شنبه ۱۸ بهمن ۱۳۹۰ آخوند محمّدي گلپايگاني, رئيس دفتر خامنه اي, که در مراسم روز نيروي هوايي سخنراني مي کرد، با اشاره به رَجَزخوانيهاي خامنه اي در نماز جمعه ۱۴ بهمن ۱۳۹۰, مدّعي شد که «جان بر کفان خامنه اي در دنيا منتظر ايما و اشاره آقا (خامنه اي) هستند، تا اجراي فرمان کنند».
رويه جديد رژيم
خامنه اي ابتدا در ۲۶ آبان۹۰ در رابطه با جدّي شدن تحريم بانک مرکزي و مطرح شدن گزينه نظامي اعلام کرد که تهديد را با تهديد پاسخ خواهد داد.
سايت «ايران هسته يي» در ۲۱ ديماه ۱۳۹۰ به دنبال ترور احمدي روشن نوشت: «منابع مطّلع مي گويند ايران وارد دوران جديدي از عمليات ويژه عليه دشمنان خود خواهد شد؛ امري که در آن مهارتي ويژه و منحصر به فرد دارد».
حسين شريعتمداري, نماينده خامنه اي در روزنامه کيهان, در «يادداشت روز» اين روزنامه در ۲۲ ديماه ۱۳۹۰ زير عنوان «بگرد تا بگرديم!» نوشت: «.... اکنون جاي اين سؤال است که چرا جمهوري اسلامي ايران از حق قانوني خود براي مقابله به مثل استفاده نمي کند؟! براي سيستم اطلاعاتي و امنيتي جمهوري اسلامي ايران, که طي ۳۲ سال گذشته در جنگي تمام عيار با تمام سرويسهاي اطلاعاتي و امنيتي دشمن کارآزموده شده و تجربيات فراوان و پيچيده يي اندوخته است، ترور نظاميان و مقامات دشمن به آساني امکان پذير است. امروزه جمهوري اسلامي ايران، فداييان پاکباخته و سينه چاک فراواني در سراسر جهان دارد که تنها با يک اشاره, از ژرفاي دل و جان براي مجازات آنها مايه مي گذارند... به قول حاج بخشي، ماشاءالله، حزب الله و به قول شهيد همّت, سردار فاتح خيبر, خطاب به فرمانده ارتش بعثي- از پشت بي سيم- ”بگرد تا بگرديم“».
سرتيپ پاسدار مسعود جزايري, معاون ستاد کل نيروهاي مسلّح, در ۲۴ ديماه ۱۳۹۰ در گفتگو با خبرگزاري فارس گفت: «در چارچوب راهبردِ تهديد برابر تهديد, درحال بررسي مجازات عاملين پشت صحنه ترورها هستيم». وي با تاُکيد گفت: «در اين راستا چگونگي فعّال‌سازي ظرفيتهاي ناشي از عمق استراتژيک انقلاب اسلامي, از جمله موضوعاتي است که روي ميز قرار داده‌ايم و دشمنان ملت ايران, به ويژه آمريکا، انگليس و اسرائيل, بايد پاسخگوي اقدامات خود باشند.»
آخوند حيدر مصلحي, وزير اطلاعات, در ۲۵ ديماه ۱۳۹۰ در حاشيه جلسه هياُت دولت، در گفتگو با خبرنگاران، تاُکيد کرد: «آيا اين کشورهاي ترورکننده احتمال اين را نمي‌دهند که اين اتفاق ممکن است فردا در کشور خودشان صورت بگيرد؟ ما, ان‌شاءالله به حول و قوّه الهي, پاسخ محکمي را به اين اقدامات خواهيم داد و همه اين مجموعه‌ها, اعمّ از انگليسي‌ها، آمريکايي‌ها، موساد و مجموعه‌هاي ديگري که با آنها همراهي مي‌کنند، جواب قاطع و سنگين جمهوري اسلامي ايران را خواهند ديد. انگليس و آمريکا در اين ترورها نمي‌توانند خود را مخفي نگه دارند و اين‌طور نيست که آنها بتوانند دست پليد خود را در اين حوادث مخفي نگه دارند. ... ان‌شاءالله به حول و قوّه الهي او هم جواب محکمي را خواهند گرفت.»
چرا خامنه اي اهرم عمليات تروريستي اش را به رخ مي کشد؟
در محافل دروني رژيم گفته مي شود: «در شرايط کنوني فشارهاي تحريم از خارج و تضادها و درگيريها در درون کارگزاران حاکم و تنفّر مردم از نظام ولايت فقيه، خامنه اي را در وضعيت بحراني شديدي قرار داده است. به گفته يکي از نزديکان خامنه أي, “هيچ وقت اينقدر فشار روي آقا (خامنه اي) نبوده است. مهمتر اين که مطرح مي کنند و دامن مي زنند که تحريمها, علي رغم تمام حفره هايش, دارند تاُثير مي گذارند و رژيم تحت فشار قرار گرفته است».
همين منبع گفت: «کساني که اثرگذاربودن تحريمها را, در صورت به اجرا گذاشتن آنها, مطرح مي کنند، از همه جناحها و به ويژه کساني از باند اصولگرايان (جناح خامنه اي) هستند.»
مشابهتهاي زيادي بين شرايط کنوني رژيم با سال ۱۳۶۷ وجود دارد. قبل از ۲۷ تير ۱۳۶۷, که خميني جام زهر را سر کشيد و آتش بس را پذيرفت, سرمداران سياسي و نظامي به خميني تأکيد مي کردند که نمي توانند به پيروزي مشخّصي در جنگ برسند.... که بالاخره خميني جام زهر را نوشيد و به دنبال آن براي مهار نظامش قتل عام سال ۶۷ را انجام داد و در همين راستا, ناچار به جرّاحي آقاي منتظري به عنوان جانشين خود شد، امّا, نه با قتل عام سال ۶۷ توانست از اعتلاي جنبش مقاومت عليه رژيمش جلوگيري کند و نه با جرّاحي منتظري توانست کشمکشهاي سران نظامش را مهار کند، از اين رو در سالگر انقلاب در ۲۲بهمن ۶۷ که منتظري, رفسنجاني, موسوي اردبيلي و شماري ديگر از کارگزاران نظامش, آشکارا و گزنده سياست جنگي او را پس از فتح خرمشهر در سوم خرداد۶۱, به زير سؤال بردند و درگيريها در راُس نظام به اوجي تازه رسيد, خميني براي صدور بحرانهاي چاره ناپذير رژيمش به تروريسم چنگ آويخت و فتواي قتل سلمان رشدي را صادر کرد و در پيامي خطاب به «مسلمانان جهان» که راديو رژيم در ۲۵بهمن۶۷, آن را پخش کرد, ازجمله, گفت: «به اطلاع مسلمانان غيور سراسر جهان مي رسانم, مؤلّف کتاب آيات شيطاني همچنين ناشرين مطّلع از محتواي آن محکوم به اعدام مي باشند».
به نظر مي رسد که خامنه اي با توسّل به تروريسم مي خواهد با يک تير دو نشان بزند؛ هم نظامش را دربرابر بحرانهاي چاره ناپذير و جرّاحيهايي که مسير انقباض به او تحميل مي کند, آب بندي کند و هم با استفاده از ضعف و ترس غرب (آمريکا و اروپا) از تروريسم، آنها را وادارد که سرکيسه امتيازدادنهايشان را شل کنند و زيرآب تحريمها را بزنند. هَل مِن مبارزطلبي خامنه اي در جمعه بازار تهران ناشي از اين دو «پاشنه آشيل» رژيم است.
يک‌شنبه، ۳۰ بهمن ۱۳۹۰ / ۱۹ فوريه ۲۰۱۲